جواب شعر کوچه فریدون مشیری :
بی تو طوفان زده دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چه سان می گذری
غافل از اندوه درونم
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر گذر کردی و رفتی
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تو ندیدی
نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی
چون در خانه ببستم
دگر از پای نشستم
گوئیا زلزله آمد
گوئیا خانه فرو ریخت سر من
بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدایی
برنخیزد دگر از مرغک پر بسته نوایی
تو همه شعر و سرودی
تو همه بود و نبودی
چه گریزی ز بر من که زکویت نگریزم
گر بمیرم ز غم دل به تو هرگز نستیزم
من و یک لحظه جدایی ، نتوانم
بی تو من زنده نمانم ، نتوانم
« هما میرافشار »
قشنگ بود
چه قشنگ
? alii chand rooze update nakardi chi shode
خوشمل بود ٬ دوس می داشتم...
وای علی من مدتها بود دنبال این شعر بودم مرسیییییییییی
مرسی از شعر
سلام علی اقا
حرف دلمو زدی
یه دنیا ممنون