دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد |
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد |
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت |
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد |
اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار |
طالع بی شفقت بین که درین کار چه کرد |
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر |
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد |
ساقیا جام میم ده که نگارنده عیب |
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد |
آه از آن....
سلام دوست عزيز ..
خسته نباشيد ..
خيلی زيبا بود ....پرده اسرار هم به روز خودش گشوده برداشته ميشه ...
خوش باشيد
شعر خوبی بود/.
یه نظر مثه نظرای خودت :
...
همش زیر سر چشم نرگسش بود
سلام.بابا رنگ قالبت رو عوض کن حالم به هم خورد.اه اه اه اه.
به یاد نگارنده ع ش ق
سلام پس صابخونه مهربون ما کو ؟! چرا کلبه ات اینقدر غبار گرفته علی آقا ... دلم گرفت ... پس چرا هیچکی اینجا نسیت که ...
سلام
عالی
ودر این حال
بی نظیر