چه کسی....میداند راز باریدن آن ابر بهار
آخر ای خسته دلان عاشق....تا کنون از خودتان پرسیدید ؟
که چرا ابر بهار ، در همیشه خداگریان است ؟
چه شده است او که در اوج نگاست، این همه نالان است ؟
از که باید پرسید ؟؟؟
شاید آن ابر چو من ، در دل خود
غم و اندوه نهانی دارد
شاید او هم روزی زخم عشقی خورده است
چه کسی میداند؟؟؟
شاید از تنهائی خود گریان است
شاید از درد عزیزی زار است
آخر ای ابر چرا گریانی؟؟
من سرا پا گوشم
سفره دل بگشا ، گوش من محرم توست ، چشم من همره توست
........شعر : مجید
man sheraye fereydoon moshiri ro ham kheili doos daram ..az in sher ham khosham oomad chon ahangesh shabihe sheraye fereydoon moshiriye..shere latifi ham bood!
سلام ممنون از اینکه پیش من اومدی ..بازم بیا زیاد بهت بد نمی گذره...بلاگ جذابی داری ...موفق باشی.
موفق باشی
سلام
اومدم تا خبر راه افتادن وبلاگم رو به شما بدم
حيفم اومد نخونده مطلب برم
خواندم فيض بردم حال کردم و تشکر
عزيز مهربان دوست داشتی به من هم سر بزن
خوشحال ميشم تبادل لينک يا لوگو داشته باشيم
بازم ميام پيشت
حق يارت
سلام قشنگ بود شعرش
خیلی خوبه ..همیشه شیرین باشی منو هم از یاد نبر..این روزا خیلی تنهام...یا حق!!!