درها به طنین های تو واکردم
هر تکّه نگاهم را جایی افکندم، پر کردم هستی ز نگاه
بر لب مرداب، پاره لبخند تو بر روی لجن دیدم، رفتم
به نماز
در بن خاری، یاد تو پنهان بود، پاشیدم به
جهان
بر سیم درختان زدم آهنگ ز خود روییدن، و به خود
گستردن
.و شیاریدم شب یکدست نیایش، افاشندم دانه راز
و شکستم آویز فریب
.و دویدم تا هیچ. و دویدم تا چهره مرگ، تا هسته هوش
،و فتادم بر صخره درد. از شبنم دیدار تو تر شد انگشتم
لرزیدم
.وزشی می رفت از دامنه ای، گامی همراه او رفتم
.ته تاریکی، تکه خورشیدی دیدم، خوردم، و ز خود رفتم
و رها بودم
سلام
پیروز و پاینده باد ایران آزاد.
آزاد از بنده جهل و رخوت و خمودی ۱۴۰۰ ساله.
ایرانی آگاه تنها ناجی ایران، هموطن ۱۸تیر بیهیچ بهانهای هر جا که هستی از خانهات بیرون بیا
آزادی در گرو قدمهای تو است بر پاخیز و به خیابان بیا
سلام.ممنون از لطفتون!من فقط به مدت پنج دقيقه اعصابم خرد بود.بازم به وبلاگ من بيا.قول ميدم ديگه اونجوری ننويسم!وبلاگ خوبی دارين.موفق و پيروز باشين.
به وبلاگ منم سر بزنید در مسابقه شرکت کنید جایزه هم بگیرید!!!!
علی عزیز با شعر بگذر از نی خیلی حال کردم بابا ای ول ضمنا تو اولین فرصت اون کارو میکنم راستی چرا پیغام فارسی نمیگذاری؟
فعلا بای.
سلام به به
علی آقو ای چن روزو که نیمده بودم خیلی پیشرفته شدی .
مخصوصا شعر بگذر از نی آقو هادی خرسندی ! من خیلی خوشوم اومد .
بی معرفت یی سری بزن
کلمه ورود به قلبم را داری ؟
سلام...
جالب بود مخصوصا این دومی....
به من هم دوست داشتی سر بزن...
موفق باشی
سلام...
من ممنونم که اومدی ولی اگر نمیومدی هم قبولت داشتیم:(
موفق باشی با معرفت با مرام....;(