بدون شرح

الا ساقی من امشب مستِ مستم
ولی جامی دگر دارم به دستم

گِل ما را خدا  با  می‌ سرشته
به تقدیرم چنین رمزی نوشته

من امشب هفت خط جام هستم
ببخشایم خدایا مستِ مستم

من از بوی صراحی گشته مخمور
دمی سنگین دلی در جذبه و شور

چو مستان گِرد گشته دور ساقی
بماند یکنفر در دور، باقی

من امشب حال و کِیفم رو به راه است
دلم چون یوسفی در بند چاه است

سری مست و غزلخوان دارم امشب
تبی در تن پریشان دارم امشب

مرا در سرهوای کوی یار است
به هر جا می‌روم نقش نگار است

ولی یکدم سکون خفتنم نیست
مدد ساقی توان گفتنم نیست

 اگر باید مِیی مردانه نوشم
زدست پاک آن دُردانه نوشم

م اشتاد

بدون شرح

به نام دل به نام شاهد و می
به نام تار و تنبور و دف و نی

به نام عاشقان لاابالی
به نام همنشینان خیالی

به نام نغمه‌های عود و چنگت
به نام آشنای جام و سنگت

به نام ساقی و جام شرابش
به نام شاهد و عود و ربابش

به نام عربده، در حال مستی
به نام آن یگانه دُرد هستی

به نام ذکر و رقص و حالت شور
به نام چشمهای مست و مسرور

به نام دستهای جام بردار
به نام مستهای رفته  بر دار

به نام آن قلندرهای بی‌باک
به نام چشمهای خفته در خاک

به نام نشئه و جذب و خماری
به نام غصّه‌ها  و آه  و زاری

به نام شکوه‌ی شوریده بر شُکر
به نام گریه‌های حالت سُکر

به نام عاشقی زندانی چاه
به نام چشمهای مانده بر راه

به نام مجلس بزم شبانه
به نام سرور این آشیانه

 

مهدی شریفی ( م - اشتاد )

دیونگی

کیه که آخر دیونگی واسه چشات ؟

کیه جز من که میمیره واسه لَحن خنده هات ؟

کی برات قصه می گه شَبا که خوابت نمی ره ؟

کیه پا به پات میاد وقتی که بارون می گیره ؟

کیه وقتی تشنته تو آبراه بلوا می کنه ؟

اگه یه جُرعه بخوای ، کویرَُ دریا می کنه

یه شب موی تورُ به صدتا مهتاب نمی ده

خودش می سوزه ، ولی تن به سایه و آب نمی ده

اون منم که عاشقونه ، شعر چشماتو می گفتم

هنوزم خیس می شه چشمام ، وقتی یاد تو می افتم

هنوزم میای تو خوابم ، تو شبای پر ستاره

هنوزم می گم خدایا ، کاشکی برگرده دوباره

ترنه سرا : افشین مقدم