در سفر آن سوها

.ایوان تهی است ، و باغ از یاد مسافر سرشار
:در دره آفتاب ، سر برگرفته ای
.کنار بالش تو ، بید سایه فکن از پا در آمده است
.دوری، تو از آن سوی شقایق دوری
در خیرگی بوته ها ، کو سایه لبخندی که گذر کند ؟
از شکاف اندیشه ، کو نسیمی که درون آید ؟
.سنگریزه رود ، برگونه تو می لغزد
.شبنم جنگل دور، سیمای ترا می رباید
.ترا از تو ربوده اند، و این تنهایی ژرف است
.می گریی، و در بیراهه زمزمه ای سرگردان می شوی

نظرات 3 + ارسال نظر
ساغر چرت و پرتی جمعه 16 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:23 ب.ظ http://sagharr.blogsky.com

سلام علی
وای من حوصلم سر رفته .....

الهام - بی نام شنبه 17 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:33 ق.ظ http://eligoli.blogsky.com

کی منو ربوده ؟

ندا شنبه 17 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:44 ق.ظ http://www.oshagh.blogsky.com


Kheili az web logetoon lezat bordam. Lotfan be web log man va doostam sar bezanin kheili khoshal misham…age mishe link ham be ma bedin mer30 =)
~Neda

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد