.ایوان تهی است ، و باغ از یاد مسافر سرشار :در دره آفتاب ، سر برگرفته ای .کنار بالش تو ، بید سایه فکن از پا در آمده است .دوری، تو از آن سوی شقایق دوری در خیرگی بوته ها ، کو سایه لبخندی که گذر کند ؟ از شکاف اندیشه ، کو نسیمی که درون آید ؟ .سنگریزه رود ، برگونه تو می لغزد .شبنم جنگل دور، سیمای ترا می رباید .ترا از تو ربوده اند، و این تنهایی ژرف است .می گریی، و در بیراهه زمزمه ای سرگردان می شوی
سلام علی
وای من حوصلم سر رفته .....
کی منو ربوده ؟
Kheili az web logetoon lezat bordam. Lotfan be web log man va doostam sar bezanin kheili khoshal misham…age mishe link ham be ma bedin mer30 =)
~Neda