سفر به خیر از شفیعی کدکنی

کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
ـ دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
ـ همه آرزویم ، اما
چه کنم که بسته پایم

ـ به کجا چنین شتابان؟
ـ به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم

ـ سفرت به خیر! اما ،‌ تو و دوستی ،‌ خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها ،‌ به باران
برسان سلام ما را

نظرات 4 + ارسال نظر
خسرو دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:21 ب.ظ http://usa.blogsky.com/

سلام عالی بود یه سری هم به ما بزن

دیوانه دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:39 ب.ظ http://divane.blogsky.com

و چه خوب که اینو نوشتی شرح حال منه و من باید تند تند بخونم .

بهزاد دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 03:13 ب.ظ http://ayatesheytani.tk

شعر زیبایی بود دمت گرم فدات بای عزیز

لیلا سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:09 ق.ظ http://lilijoon.persianblog.com

akh goftiaaaaaaa..manam miam,kash be rahatiye in sher mishod safar kard

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد