صدای پای تشنگی

.اهل بغدادم
.روزگارم بد نیست
!دهنم سرویس است
،تشنگی
،حسرت یک جرعه ی آب
.حاکم کشور ویرانه ی ماست
،حالیا خشک ترین جای جهان
.شیر آبی ست که در خانه ی ماست

!من مسلمانم  ؟
،من نمازم را وقتی میخوانم
،‌که اذانش را « شل»
.گفته باشد سر گلدسته ی نفت
،من نمازم را
.پی تکبیرت الاحرام بلر میخوانم
.پی قدقامت بوش

،پدرم پشت دوبار آمدن آمریکا
،پدرم پشت دو جنگ
.پدرم پشت تجاوز « دراومد!»

،پدرم وقتی مرد
مادرم وقتی مرد
،خواهرم وقتی مرد
،دخترش وقتی مرد
 ، شوهرش "شوفر آن وانت بار"
،وقتی مرد
.مخبر سی. ان. ان. آنجا بود

:مخبر سی. ان. ان. گفت
« سه بار
ایست دادیم
به آن وانت بار!»

هیچکس حرف نزد
که چرا
.مخبر سی.ان.ان
 « ایست» باید میداد؟

اهل بغدادم
( یا بودم!)
تا همین هفته ی پیش
،در همین نزدیکی
،شهر بغدادی بود
.که در آن حاکم جلادی بود
.گوش میبرید از مردم شهر
.دست میبرید از مردم شهر
پسرش
.دختران به غنیمت میبرد
عاقبت
مثل یک پیکره ی پولادین
.حاکم افتاد به خاک
حالیا مائیم و
،کرکری خواندن حکام جدید
،و شترمرغانی
،که رئیس اند به هنگام چپو
،و طرفدار دمکراسی
! هر وقت دگر

روزگاریست که سگ
!صاحب خود نشناسد اینجا
دم تکان میدهد البته ز ترس
سگ بیچاره ی ما
،بهر« مورین »
( بچه سرباز مسلسل به کف آمریکا)


:مرد بقال از من پرسید
« خربزه دزدیدی؟»
:من به شوخی گفتم
« دل خوش داری تاراج کنم؟»

اهل بغدادم
موزه ام غارت شد
:و « مورین » گفت
« تو آزاد شدی!»
« ما برای تو وطن میسازیم!»
من دعا کردم امواتش را!

اهل بغدادم
.قیم ام حالا « احمد چلبی» ست
،مثل صدام قدیم
،نوکر پنتاگن

آمده دل نگران
که مبادا برود نفت عراق
،توی جیب دگران

،تا ببینیم پس از چندین سال
،خشمناک و عصبی
آید آمریکا با موشک و تانک
!بهر انداختن احمد چلبی

،اهل بغدادم
!اهل بغ بیدادم
--------------------------------------------
بر گرفته شده ار اشعار هادی خرسندی
نظرات 2 + ارسال نظر
سپیده دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:23 ب.ظ

سلا مرسی از اینکه می دونید و به من نمی گید . خیلی ضد حال باحالی بود . حداقل کمک کنید .

پی سی سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:20 ب.ظ http://pc2003.blogsky.com

عجب وبلاگ حالبی دارید!
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد