در میان تپه های خاکی
جاده ای در امتداد غم کشیده ام
که در رهگذر ساعتها
تک و توک صدای زوزه ماشینی
زیر نور چراغ عاشقان
سکوت بیابان را می شکند
چشمانم به آخرین ستاره جاده دوخته شده
که شاید رهنمای قاصدک
اندیشه من برای تو باشد
توده ابر سیاه
آسمان را مانند قلبم می پوشاند
شاید آسمان همانند من
مدتهاست که . . .