از اون حرفها

http://www.thedaf.com/ 
ببینید
سفارش بدید
وقتی بدستتون رسید
به ما هم نشون بدید
         
                  

ضد حال نامه

راست می‏گویی؟ نمی‏دانی تو منظورم هنوز؟
پس چرا گفتی که می‏بخشید معذورم هنوز؟
عاشقت بودم همین! حالا بگو مفهوم بود؟
عاشقت هستم ! همین حالا پر از شورم هنوز
باز کن دفترچه‏ی ِ آن خاطراتِ دور ِدور
با رسولان ِ غزل چون آیه مستورم هنوز
همچو جیحون در میان ِ جلگه‏ها جاری شدی
ماهی کوچک چه شد؟ ای ماه ِ پرنورم هنوز!
من گذشتم از بسی پلهای ِ پشتِ سر خراب
باز از چشم ِ تو صدها حادثه دورم هنوز
قد کشیدی چون دماوند از میان ِ ابرها
ای نسیم ِ مهربان! در تپه ماهورم هنوز
مقصد ِ ما برکه و دریاچه یادم هست نیست
سایه ساری جُسته‏ام اینجا که مجبورم هنوز
اختیار ِ این میان‏رودان ِ حسرت دستِ توست
اشک می‏بارد تو می‏گویی که مغرورم هنوز

تو رو چی صدا کنم

«‌ من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی ؟ »
هر چه از عشق بگویم تو همه طعنه زنی

طعنه زن ... باک ندارد دل غمدیده ی من
هر چی باشه من یه مَردم تو هم از جنس زنی !!!

می گی نه ؟ یالا بفرما خل و چل قحطه تو دنیا ؟
که شدی همدم او مردک احمق حسنی ؟

آخه دختر دل من نازکه از برگ گله
حیف من نیست که همش زرتی تو ذوقم می زنی ؟

من همش گل می گم و حرفای خوب خوب می زنم !
تو شدی آیینه ی دق ... می گی خیلی خفنی !

خفنم ؟ باشه قبوله ... به جهنم ... ! به درک !
ولی تو دختر زیبا ... یه کمی بد دهنی !

من چی جوری آخه باید به تو ثابت بکنم ؟
که بابا ... ! خانوم خوشگل ... ! به خدا عشق منی ...
از وبلاگ
خون.... خامه