مهمان ناخوانده

روز که می گذرد
انگار یکی تو را از من می دزد
هر روز که می گذرد
از تو دورتر می شوم
هر روز که می گذرد
سایه دوری بین قلب من وتو ، بلند و بلندتر می شود
 ! نگو نه
مگر فاصله را نمی بینی که چه شاد و عاشقانه ، بین دستان من و تو
می رقصد ؟ از تو دور می شوم بی آنکه بخواهم ، ولی این را میدانم که فاصله
!!!!‌ ،مهمان ناخوانده ،مهمانی عشق ما نیست

بدون شرح

طوری زندگی کن که روی سنگ قبرت بنویسند
 " متاسف نبود "

بدون شرح

می خوام اونقدر گام هایم را بلند بردارم ...
تا که زودتر به داشتنت برسم ...
می خوام دستامو اونقدر بازکنم ...
که تمام وجودت رو ...
یکباره توی دستام داشته باشم...
می خوام اونقدر دوستت داشته باشم ...
تا که عاشقت بشم ...
می خوام اونقدر عاشقت باشم ...
تا که مال تو باشم ...