به نام دل به نام شاهد و می به نام عاشقان لاابالی به نام نغمههای عود و چنگت به نام ساقی و جام شرابش به نام عربده، در حال مستی به نام ذکر و رقص و حالت شور به نام دستهای جام بردار به نام آن قلندرهای بیباک به نام نشئه و جذب و خماری به نام شکوهی شوریده بر شُکر به نام عاشقی زندانی چاه به نام مجلس بزم شبانه
|
مهدی شریفی ( م - اشتاد ) |
کیه که آخر دیونگی واسه چشات ؟
کیه جز من که میمیره واسه لَحن خنده هات ؟
کی برات قصه می گه شَبا که خوابت نمی ره ؟
کیه پا به پات میاد وقتی که بارون می گیره ؟
کیه وقتی تشنته تو آبراه بلوا می کنه ؟
اگه یه جُرعه بخوای ، کویرَُ دریا می کنه
یه شب موی تورُ به صدتا مهتاب نمی ده
خودش می سوزه ، ولی تن به سایه و آب نمی ده
اون منم که عاشقونه ، شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام ، وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم ، تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا ، کاشکی برگرده دوباره
ترنه سرا : افشین مقدم
من رو به پایان می روم
رو به مهتاب خدایان می روم
من چشیدم زهر پیوند تو را
مارهای سرخ لبخند تو را
من لبان بوسه هایم خونی است
ای گُل شب! عشق من طاعونی است
من کی ام؟ یک زخم سرخ در به در
من کی ام؟ یک قلب مفقودالاثر
کاش تعمیدِ تو پاکم کرده بود
کاش دستان تو خاکم کرده بود
تو فراموشم مکن در دفنِ سال
لحظه ای بر خاکِ خاموشم بنال...